موندیبال
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

موسسان هاگوارتز

مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز در سری رمانهای هری پاتر ، توسط چهارتن از بهترین جادوگران عصر خود یعنی گودریک گریفیندور ، هلگا هافلپاف ، روونا ریونکلاو و سالازار اسلایترین در اسکاتلند ساخته شد . حال میخواهیم با موسسان این گروه های چهارگانه بیشتر آشنا بشویم .

 

گودریک گریفیندور

 

درست مانند گروهی که به افتخارش نام گذاری شده است، گودریک گریفیندور به شجاعت و استعداد و قدرتش در دوئل کردن شناخته می شد. او حتی یک شمشیر مخصوص داشت ‌که توسط راگنوک اول، بهترین جن نقره کار، ساخته شده بود. جنس آن شمشیر از نقره خالص بود و یاقوتی بر رویش داشت که از گل سرخ نیز سرخ تر بود. آن شمشیر آنقدر زیبا بود که راگنوک تصمیم گرفت که آن را از آن خود کند، به همین دلیل گودریک را به دزدی متهم کرد. اما گودریک کسی نبود که بتوان او را بازیچه قرار داد و توانست که شمشیرش را از جنیان باز بگیرد. البته این باعث نشد که جنیان یک تصویر دورغین از گریفیندور نسازند.

 

افسانه ها می گوید که گودریک گریفیندور کلاه گروه بندی را به هاگوارتز بخشید؛ شیئی که حتی بعد از موسسان هاگوارتز نیز جادو آموزان را گروه بندی می کند. این کلاه تمام ویژگی های موسسان را می شناسد و می تواند تا ابد جادو آموزان هاگوارتز را بررسی کند.

 

گودریک برای همیشه به عنوان یک جادوگر قدرتمند و شریف شناخته خواهد شد. او بود که در برابر تبعیض بین مشنگ زاده ها، دورگه ها و اصیل زاده ها ایستاد و با این کار مخالفت کرد. در واقع، این دلیل اصلی دشمنی بین گودریک و سالازار اسلایترین، این دو دوست که گفته می شد هیچ وقت از یکدیگر جدا نخواهند شد، بود که در آخر باعث شد که سالازار هاگوارتز را ترک کند. گودریک مردی بود که همیشه یک قدم از دیگران جلوتر بود.

 

هلگا هافلپاف

 

هلگا (زاده شده در قطب جنوب)، موسس گروهی بود که عدالت و وفاداری را ارزشمند می داند. با توجه به سخنان کلاه گروه بندی هلگا عهد کرد که به صورت گروهی تدریس کند و هیچ وقت بین دانش آموزان فرق نمی گذاشت و برایش مهم نبود که چقدر با هوش بودند یا از چه خانواده ای می آمدند.

 

در هاگوارتز، هافلپاف برای استعداد فراوانش در درس ورد های جادویی و آشپزی (که بهتر از هر کسی آن را انجام می داد) مخصوصا در ضیافت های بزرگ مدرسه که همه از آن لذت می بردند ، مشهور بود . استعداد های او تمام مدرسه را گرد هم می آورد.

 

طرز تهیه‌های فوق العاده هلگا هنوز هم در آشپزخانه‌های هاگوارتز استفاده می شود و نقاشی‌ای از وی در سالن عمومی هافلپاف وجود دارد که مهمانی کوچکش با دانش آموزانش را نشان می دهد. عجیب نیست که تمام ضیافت‌های هاگوارتز بسیار بزرگ و سخاوتمندانه برگزار می شوند.

 

و می‌رسیم به جام طلایی هافلپاف. این جام یکی پس از دیگری به نوادگان هلگا می رسید تا اینکه به دست هِپزیبا اسمیت که ساحره ای بود با علاقه شدید به جمع آوری عتیقه‌های گرانبها افتاد ‌. متاسفانه یک پسر جوان یه اسم تام ریدل از این موضوع خبر داشت و وقتی آن را به دست آورد، جام هافلپاف را با کنده کاری زیبای گورکن بر رویش  تبدیل به یکی از جان پیچ های لرد سیاه کرد .

 

روونا ریونکلا

 

رووِنا ریونکلا (زاده شده در دره‌های اسکاتلند) بهترین ساحره زمان خودش بود، اما داستان زندگی او جزء غمگین ترین داستان‌ها است. اون به حس شوخ طبعی و شوق فراوانش برای یادگیری مشهور بود. وی تاجی بر سر می گذاشت که گفته می شد به صاحب خود دانایی و خرد عطا می کند.

 

اما، دختر خود او به هوش مادرش حسادت می کرد. هلنا ریونکلا تاج مادرش را دزدید و گریخت، این حقیقتی است که رووِنا از تمام نزدیکانش پنهان کرد؛ حتی در زمانی که بیماری دامانش را گرفته بود.

 

او که از دیدار دوباره فرزندش ناامید شده بود ، یک مرد را مامور کرد تا هلنا را پیدا کند و نزد او بیاورد. متاسفانه، آن مرد بارون خون آلود، روح گروه اسلیترین، بود که هلنا را، که قصد برگشت نداشت، کشت. افسانه ها می گویند که رووِنا با قلبی شکسته از دنیا رفت. حالا روح هلنا، روح گروه ریونکلا، شب ها در سکوت در راهروهای مدرسه جادویی هاگوارتز پرسه می زند.

 

سالازار اسلایترین

 

برای سال های سال، تمام موسسان هاگوارتز میانه خوبی با یکدیگر داشتند. تا هنگامی که سالازار اسلایترین زیرک (زاده شده در شرق انگلستان) پیشنهاد داد تا فقط کسانی که از خانواده های اصیل جادوگری اند مستحق آمدن به هاگوارتز هستند و سه دوست دیگرش با او مخالفت کردند.

 

سالازار مدرسه را ترک کرد. البته قبل از این کار، او یک اتاق مخفی درون هاگوارتز ساخت که درون آن مجسمه ای از خودش و یک هیولا وجود داشت  که فقط خود او یا یکی از نوادگانش میتوانست آن را کنترل کند.

 

تالار اسرار یک راز باقی خواهد ماند؛ تا زمانی که نواده اسلایترین کار ناتمام او را تمام کند. اسلایترین یک قاب آویز طلایی هم به جا گذاشت که تبدیل به یک ارث خانوادگی ارزشمند و یکی از جان پیچ‌های لرد ولدمورت شد.

 

با وجود برخی اشتباهات، سالازار جادوگر با استعدادی بود. وی در چفت شدگی بسیار ماهر بود و در مارزبانی چیره دست. تمام استعداد او در  دودمانش نیز ادامه داشت؛ بخصوص در لرد ولدمورت. خوشبختانه، خصومت او با مشنگ زادگان چیزی بود که اکثر جامعه جادوگری با آن مخالف بودند. البته تمام میراث او جنبه های بد نداشت. یکی از نوادگان دور وی, ایزولت سایر، مدرسه جادوگری ایلورمورنی (مدرسه جادوگری آمریکا) را کشف کرد و چوب دستی سالازار را در حیاط آن مدرسه دفن کرد و آن تبدیل به یک درخت آکاسیا شد که برگ های آن خاصیت شفادهندگی داشت.

0
دیدگاه‌های نوشته

*
*